ازدواج موفق موجب میشود افراد شادتر، سالمتر و بانشاطتر زندگی کند. در چنین رابطهای است که امید ایجاد احساس تعلق وجود دارد و
تعهد و وفاداری حاصل از آن احساس امنیت و ثبات به ارمغان میآورد. اگرچه ازدواج فرصت تجارب رشدی مانند مصاحبت تعامل باز و حمایت را فراهم میکند اما همواره اینچنین نیست و بااینکه اکثریت قریب بهاتفاق اعضای جامعه انتظار دارند که افراد در روابط متعهدانه ازنظر جنسی و عاطفی وفادار باشند، اما این نگرش باعث نمیشود که افراد در محدوده ازدواج دست به فریبکاری و خیانت نزنند.
مردان و زنان به شیوههای متعددی در مورد روابط فرازناشویی فکر میکنند، ازهمینرو یکی از فاکتورهایی که در پیشبینی روابط فرازناشویی بهطور گسترده مورد بررسی قرار گرفته بحث جنسیت است.
پژوهشهای صورتگرفته در سال های گذشته نشان میدهد که بهطور سنتی مردان بیشاز از درگیر خیانت زناشویی میشوند، اما پژوهشهای جدیدتر نشان میدهد که با گسترش خیانت زناشویی شکاف جنسیتی درحال تنگتر شدن است و میزان خیانت زناشویی مردان و زنان جوان بهطور فزایندهای در حال نزدیک شدن به یکدیگر است. خیانت زناشویی زنان در گذر زمان افزایشیافته در ایران آماری در این زمینه وجود ندارد و معدود پژوهشهایی هم که در این زمینه صورتگرفته اشارهای به میزان شیوع آن نداشتهاست .
پژوهشها نشان دادهاند که زنان به دلیل ناتوانی در حل تعارض با همسرانشان، فقدان دریافت توجه کافی از سوی همسران، جذابیتهای خیانت زناشویی و بار هیجانی این رابطه، داشتن یک دوست و دریافت حمایت و درنهایت توجه مثبت درگیر خیانت زناشویی میشوند.
همچنین یکی از عواملی که گاهاً بهعنوان میانجی در وقوع خیانت زناشویی دخالت دارد رضایت از روابط زناشویی است. تقریباً دوسوم زنان قبلاز ایجاد رابطه پنهانی از ازدواج خود اعلام نارضایتی کرده بودند درحالیکه این آمار در مردها در پژوهشها حدود سی درصد اعلام شد. بهعبارتی عدم رضایت زناشویی در زنان پیشبینیکنندهی قویتری برای خیانت زناشویی در نظر گرفته میشود. مشکلات زناشویی منجر به فرسایش تعهد شده و قدرت پذیرش و نگریستن به جایگزینها را افزایش میدهد. بنابراین مشکلات زناشویی یکی از موضوعات قابلقبول برای توجیه خیانت زناشویی بهویژه در زنان محسوب میشود.
علاوه بر مسائل ذکر شده، عواملی که از سوی زنان خیانت کرده که به کلینیک مراجعه کردند میتوان، غفلت همسر و غیبتهای طولانیمدت همسر، انتقام گرفتن از بدرفتاری یا خیانت همسر، کسالتبار شدن رابطهی اصلی و فرسودگی زناشویی، ارضای نیازهای نادیده گرفتهشده در رابطه اصلی، عدم پاسخگویی عاطفی همسر، فقدان مهارتهای گفتگو کردن میان زوجین، تفاوتهای شخصیتی فاحش و ازدواجهای اجباری ،کاهش کمیت و کیفیت و جذابیتهای جنسی در رابطه اصلی، عدم گفتوگو در رابطه با مسائل زناشویی و عدم توجه به نیازهای همسر در این رابطه، وجود دوستان و یا اعضایی در خانواده که تجربه خیانت داشتهاند، تجربههای قبلاز ازدواج و نگرش سهلگیرانه قبلاز ازدواج ، سست بودن نگرشهای مذهبی ، میل به هیجانخواهی و ارضای نیاز به تفریح ، دسترسی به محیطهای مجازی که امکان رابطه را تسهیل کردهاند، میل به ارتباط کلامی و نوازشهای عاطفی و افزایش هیجان مثبت در زندگی اشاره کرد.که برخی از این عوامل و شاخصهای زمینهساز و برخی نگهدارنده فرد در رابطه فرازناشویی است.
نکته قابلتأمل این است که هیچ فردی تنها بهخاطر یک دلیل دست به خیانت زناشویی نمیزند بهخصوص زنان که برای عبور از خط و وارد شدن به رابطه فرازناشویی با دشواریهای بسیاری در بیرون و درون خود مواجه هستند، اما وقتی چند عامل در کنار هم قرار گرفته و با هم تعامل میکنند افراد برای عبور از خط مستعد شده و یک رویداد تنها ممکن است فقط بهصورت ماشه چکان عمل کند و آنها را برای عبور از خط تشویق کند.
بهنظر میرسد برنامههای غنیسازی پیشاز ازدواج میتواند به افزایش مهارتهای زوجین در پیشگیری این زمینه کمک کند و درنهایت انجام مشاورههای منظم و حل مشکلات ارتباطی و نوسازی ازدواج ممکن است افراد را از جذب شدن در ایده خیانت زناشویی دور کند .