ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است ، با پیوند زناشویی تشکیل می گردد و بقای جامعه در گرو بقا ی آن است. ازدواج درست پایه و اساس تشکیل خانواده و ثبات آن می‌باشد.

وجود ثبات، استحکام و برقراری نظم در نهاد خانواده منوط به داشتن روابط گرم و عاطفی میان اعضای خانواده با یکدیگر است. در اغلب ازدواج‌های سالم اختلافاتی وجود دارد اختلافات جزء لاینفک زندگی مشترک هستند. این اختلاف‌ها در بعضی از خانواده‌ها به روش معقول حل‌وفصل می‌شود اما گاهی بروز مشکلات فراوان در راه زندگی زناشویی و خانوادگی به‌طور بالقوه قادر به تهدید کردن خانواده بوده و می‌تواند زیربنای اولیه لغزش را در زندگی خانوادگی به وجود آورد.
طلاق یکی از آسیب‌های اجتماعی جامعه است که علاوه‌بر نهاد خانواده تمامی اقشار جامعه به نوعی درگیر عوارض سوء آن هستند. هنگامی‌که کارکردهای خانواده از قبیل کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی یکی پس‌از دیگری آسیب می‌بینند، اعضا به‌تدریج احساس رضایتمندی خود را از دست می‌دهند و این روند در ابتدا موجب گسستگی روانی و سپس گسستگی اجتماعی و درنهایت واقعه حقوقی طلاق می‌شود.
طلاق به‌عنوان یک آسیب اجتماعی در سال‌های اخیر در ایران و دنیا افزایش یافته است، محققان علل مختلفی را برای آن ذکر نموده‌اند، از جمله اختلافات شدید اعتقادی، تربیتی، فرهنگی، خصوصیات شخصیتی ناسازگار و همچنین در سطح کلان‌تر تحولات اقتصادی، تغییر سریع در ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، تغییر ساختاری فرهنگ ها و ..... را می توان اشاره کرد.
یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار در بنا کردن پایه‌های زندگی زناشویی داشتن سن مناسب و رسیدن به سطح مناسبی از بلوغ روانی و جسمانی نسبت‌به ازدواج و ماهیت زندگی زناشویی می‌باشد. به‌طورقطع آنچه که ما از سن یاد می‌کنیم سن تقویمی نمی‌باشد بلکه سن تحولی زوجین زمان ازدواج می‌باشد. بینش مناسب و بلوغ روانی و جسمانی نسبت‌به ازدواج انسان را یاری می‌کند تا نگاه واقع‌بینانه‌تر و انتظارهای منطقی‌تری را در ذهن از ازدواج داشته باشد.
دلیل این‌که سن به‌عنوان فاکتور مهمی در ازدواج در نظر گرفته می‌شود این است که هر چقدر فرد از لحاظ تحولی به بلوغ کامل‌تری رسیده باشد، ثبات تصمیم‌گیری در فرد بالاتر هست همچنین گاهی عدم بلوغ کافی منجر به ناهماهنگی نوع نیازها و روش ارضای آن در میان زوجین می‌شود که خود منجر به بروز اختلافات جدی در روابط مؤثر زوجین می‌باشد.
از نشانه‌های بلوغ تحولی در زوجین رسیدن به‌مهارت ارتباط مؤثر ، داشتن مهارت حل مسئله ، داشتن مهارت بیان خواسته‌ها و نیازها، توانایی مدیریت مالی، رشد عاطفی کافی، آمادگی پذیرش چالش‌ها و تعارض در روابط و در تربیت فرزندان، پذیرش خصوصیت‌های شخصیتی متفاوت با خود و نگرش به تعهد به زندگی و رعایت اصول اخلاقی می‌باشد.
ازآنجاکه وقتی دو نفر برای ازدواج با یکدیگر آشنا می‌شوند در ابتدای آشنایی، بار هیجانی رابطه بالاست لذا دونفر به‌تنهایی قادر به تشخیص این عدم بلوغ کافی در رابطه نمی‌باشند ، لذا کمک گرفتن از یک متخصص برای شناخت مهارت‌ها و توانمندی‌ها و خصوصیات شخصیتی زوجین مهم ارزیابی می‌شود. علاوه‌بر تشخیص دادن آمادگی ، آموزش مهارت‌های پیش‌از ازدواج برای آماده ساختن جوانان جهت ورود به زندگی زناشوئی از مهم‌ترین عوامل پیش‌بینی‌کننده‌ی موفقیت یک زندگی زناشویی در تحقیقات زیادی اشاره شده‌است.
متخصص در پروسه مشاوره پیش‌از ازدواج به استخراج باورهای طرفین نسبت به مسائل و نگرش آن‌ها نسبت‌به ازدواج اقدام می‌کند. برخی از باورهای ناصحیح که ناشی از عدم بلوغ فکری در زوجین است می‌توان "توهم همسر آرمانی داشتن"، "زندگی زناشویی رؤیایی"، "آماده نبودن خود جهت ورود به زندگی زناشویی"، "امید و انتظار از تغییر شریک زندگی"، "نداشتن فهم کافی از دنیای مردان و زنانه"، "ناشناخته بودن ماهیت زندگی زناشویی"و "نداشتن فهم درست از ماهیت رابطه زناشویی و مسائل آن" اشاره کرد. علاوه‌بر موارد ذکرشده یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بلوغ کافی پیش‌از ازدواج "شناخت دقیق خود و نیاز هاست"، ما به‌طورکلی پنج نیاز اساسی داریم که عبارتند از: نیاز به بقا، نیاز به عشق، نیاز به آزادی، نیاز به قدرت و نیاز به تفریح. این نیازها در همه انسا نها وجود دارد، ولی مقدارش در افراد مختلف با هم فرق می کند. اگر فردی به بلوغ کافی در مورد شناخت خود و میزان نیازمندی به این نیازهای اساسی را نشناخته باشد نمی‌تواند نیازهای طرف مقابل را هم شناسایی کند و گاه اختلاف در میزان توجه به نیازهای خود و برآورده کردن نیازهای همسر منجر به اختلاف‌های جدی در زندگی زناشویی می‌شود، لذا در مشاوره‌ی پیش‌از ازدواج درمانگر و متخصص این نیازها را در زوجین ارزیابی می‌کند ، تفاوت‌های فاحش این نیازها را در زوجین بررسی و راهکارهای لازم را ارائه و اگر اختلاف بسیار زیاد باشد آن دو را از ازدواج منع می‌کند.
نکته دیگر که در مشاوره‌ی پیش‌از ازدواج توسط متخصص بررسی می‌شود میزان جهت‌گیری‌های اعتقادی و مذهبی طرفین است ما نمی‌گوییم که اگر دو نفر از لحاظ مذهبی و اعتقادی با یکدیگر تفاوت داشته باشند نمی‌توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند، اما شناخت مناسب از جهت‌گیری‌های اعتقادی و مذهبی به‌عنوان ریل‌گذاری سایر باورها و ارزش‌های طرفین بسیار حائز اهمیت است.
این روزها در کلینیک بسیار شاهد تفاوت جهت‌گیری‌های مذهبی آشکار میان زوجین هستیم که گاه خیلی سهل گیرانه از این تفاوت می‌گذرند. اگر بنا است تفاوتی مورد پذیرش قرار بگیرد نیازمند شناخت دقیق و پذیرش صحیح نسبت به این تفاوت هستیم که متخصص با تجربه و دانشی که دارد این اختلاف‌ها را مورد بررسی و چالش قرار می‌دهد تا طرفین به ماهیت این اختلاف بیشتر پی برده و درنهایت تصمیم‌گیری بهتری را انجام دهند.
از تمام خانواده‌ها و جوان‌های در معرض ازدواج تقاضا دارم برای پایین آمدن نرخ شکست در ازدواج و منتج شدن ازدواج شیرین به یک طلاق تلخ و یا روابط فرازناشویی، مشاوره‌های پیش‌از ازدواج و مشاوره‌های زوج‌درمانی را برای بهبود و ارتقاء سطح رضایت زناشویی و رضایتمندی زندگی جدی بگیرند تا ان‌شاءالله در مهم‌ترین تصمیم زندگی خود درجه موفقیت را بالا ببرد.

نویسنده مطلب
مشاور شما: Super UserSuper User
مطالبی دیگر از این مشاور