حال و حوصله هیچی و هیچ کس رو ندارم. دلم نمیخواد با کسی حرف بزنم، بیشتر تو تختخواب و اتاقم سر میکنم، بقیه برام غذا میارن رو تختم بعضی وقتا یه کمی میخورم اونم به زور، بعضی وقتا هم نه آخه اصلا اشتها ندارم؛ وزنم کم شده. دو سالی هست اینطوری شدم. تو این مدت اصلا نخندیدم، قبلا با دوستام میگفتم میخندیدم، میرفتم بیرون، خونه فامیل و.... ولی الان از اتاق هم نمیام بیرون، حس ناامیدی دارم، گاهی افکار خودکشی میاد سراغم ولی کاری نکردم تا حالا. نمیدونم شایدم آخرش یه بلایی سر خودم بیارم. از زندگی خستهام خیلی خسته...
آنچه گذشت شرح حال خانمی است که دو سال پیش بعد از اولین زایمان دچار افسردگی میشود. افسردگی در حدی بوده که وی حتی نتوانسته بچهاش را بپذیرد. همسرش هم توان تحمل افسردگی خانم را نداشته و در نهایت این مسئله منجر به طلاق میشود. این خانم از مراجعه به دکتر و پیگیری درمان امتناع می کند و به مرور زمان افسردگی حادتر میشود.
افسردگی یک اختلال روانی است که گاهی نیاز به دارو درمانی دارد. فرد افسرده عملکردش دچار مشکل شده تا جایی که امورات شخصی مثل نظافت و رسیدگی به خودش هم انجام نمیدهد. غم و اندوه و خلق پایین فرد افسرده نه تنها خودش را اذیت میکند؛ بر سلامت روان اعضای خانواده هم اثر سوء می گذارد. ذهن شخص افسرده با افکار منفی و ناامیدی نسب به آینده و زندگی درگیر است و ممکن است برای از بین بردن خودش اقدام کند. بعضی اوقات یک اتفاق ناگوار مثل مرگ عزیزان، طلاق و غیره میتواند باعث ایجاد افسردگی شود. در بعضی موارد افسردگی علت دیگری دارد مثل این خانمی که بالا گفته شد. تغییرات هورمونی دورهی بارداری و بعد از زایمان افسردگی را در پی دارد. نوع و مدت این اختلال در اشخاص فرق دارد؛ بعضی اوقات افسردگی خفیف و کوتاه مدت است ولی در بعضی موارد حاد و بلند مدت که نیاز به دارودرمانی است. شاید شما و نزدیکانتان هم با این موقعیت روبرو شوید. اگر شما هم همسرتان مبتلا به افسردگی بعد از زایمان شد، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید تا بهترین رفتار را با وی داشته باشید. چون این افراد به شدت حساس و زودرنج میشوند. به آنها حق بدهید و اگر فرزندتان را در ابتدا نپذیرفتند از رفتارشان ناراحت نشوید، صدایتان را بالا نبرید، فرصت بدهید و او را حمایت کنید و با مهربانی رفتار کنید. حتما او را پیش مشاور روانشناس خِبره ببرید و اگر متخصص تشخیص داد که نیاز به دارو است، رفتن پیش روانپزشک و دارودرمانی (بیشتر اوقات مصرف دارو موقتی است نه همیشگی) را پیگیری کنید. بچه را تا بهبود همسرتان به نزدیکان بسپارید و از همسرتان مراقبت کنید. به یاد داشته باشید که این اتفاق ممکن است برای هر کسی بیفتد و موقتی است. پس صبر کنید و مطمئن باشید که افسردگی درمان میشود و شخص بعد از درمان و بازگشت به زندگی عادی فرزندش را میپذیرد و رفتارش با شما هم .مثل قبل میشود