آیا ازدواج یک زن با مردی کوچک‌تر از خود صحیح است؟ یک چنین ازدواجی می‌تواند موفق باشد یا این‌که قطعاً با شکست و مشکلات فراوان روبه‌رو خواهد بود؟ آیا قاعده دقیقی برای اختلاف سن زوجین وجود دارد و نباید از این قاعده سرپیچی نمود؟

به صورت قاعده کلی نمی‌توان گفت که چنین ازدواجی ممنوع است اما باید نکاتی که در ادامه مورد بررسی قرار می‌گیرد در نظر گرفته شود و دو نفری که می خواهند با هم ازدواج کنند به این مسئله فکر کنند که در طول زندگی در صورت مواجهه با این مسائل، آیا می‌توانند اوضاع را تحمل و مدیریت کنند یا خیر؟

اختلاف سنی زیاد ممنوع

اولین نکته ‌این است که این اختلاف سنی نباید خیلی زیاد باشد. البته نمی‌توان عددی دقیق بیان کرد، اما بهتر است این اختلاف جزئی باشد و دو طرف از دو نسل و دو دوره سنی بسیار متفاوت نباشند. وقتی دو طرف یک ازدواج از دو نسل متفاوت هستند، در موارد متعددی به اختلاف نظر و اختلاف نگاه بر می‌خورند. چراکه هر دوره نسلی اقتضائات و شرایط خود را دارد که کسانی که متعلق به آن دوره هستند بهتر آن‌ها را درک می‌کنند و فهم متقابلی از هم پیدا خواهند کرد.

سن عقلی یا سن تقویمی؟

نکته دیگر این است که در یک ازدواج، بیش از سن تقویمی، سن عقلی مهم است. یعنی باید سن عقلی یک زن و شوهر با یکدیگر متناسب باشد و بر روی این نکته بیشتر باید دقت داشت تا سن تقویمی. به‌طورکلی انسان‌ها همگی از لحاظ بلوغ عقلی با سن تقویمی‌شان متناسب نیستند‌. برخی رشد عقلی‌شان جلوتر از سن‌شان است و برخی هم عقب‌تر.

اساساً یکی از دلایل اصلی اینکه توصیه می‌شود در ازدواج چند سالی تفاوت سنی وجود داشته باشد و معمولاً هم اغلب ازدواج‌ها این‌گونه هستند، این است که بلوغ عقلی خانم‌ها زودتر از آقایان است. بنابراین معمولاً این‌طور است که اگر مردی با زنی چند سال کوچک‌تر از خود ازدواج کند، تناسب در رشد عقلی در این دو برقرار خواهد بود.

اما ازدواجی که در آن زن بزرگ‌تر از مرد است، فقط با مسئله تناسب در بلوغ عقلی روبه‌رو نیست و مسائل دیگری نیز وجود دارد.

آثار پیری

نکته دیگر آن است که زن‌ها زودتر از مردها شکسته می‌شوند و شادابی و زیبایی خود را از دست می‌دهند. یک مرد ۴۰ ساله تازه در سنین جاافتادگی است و برای همسر خود همچنان جذابیت دارد. اما یک زن در این سنین، یکی از دغدغه‌های ذهنی‌اش این است که چگونه طراوت و زیبایی خود را از دست ندهد. به دلیل نازکی و ظرافت بیشتر پوست زنان نسبت به مردان، چین‌وچروک‌ها در صورت و چهره زنان زودتر نمایان می‌شود. از طرفی مقدار کمی چین‌وچروک و شکستگی چهره در مردان، آن‌ها را آن‌چنان از جذابیت نمی‌اندازد.

بنابراین رسیدن یک زن و شوهر به این سنین، افراد را با این حقیقت روبه‌رو می‌کند و یکی دیگر از دلایلی است که اختلاف سنی میان زن و شوهر توصیه می‌شود. حال در ازدواجی که زن بزرگ‌تر از مرد است، یکی از چیزهایی که به وجود می‌آید این دغدغه ذهنی است و موجب می‌شود که فرد به استفاده از ابزارها و تکنولوژی‌ها در جهت زیبایی بیندیشد. که این مسئله می‌تواند گاهی هزینه‌های اقتصادی سنگینی را نیز با خود به دنبال داشته باشد.

یائسگی

نکته دیگری که موجب می‌شود همواره توصیه به اختلاف سنی در ازدواج وجود داشته باشد، مفهوم یائسگی است. یائسگی از آن‌جا که محدودکننده روابط جنسی است، یک پدیده زیستی و درعین‌حال یک پدیده فرهنگی است. پیامدهای فرهنگی و اخلاقی این پدیده جدی است. وجود اختلاف سنی در بین زن و شوهر موجب می‌شود که یک مرد، با یائسگی همسر خود دیرتر روبه‌رو شود. نکته کلیدی در اینجا این است که آیا آن مرد نیز در سن و شرایطی است که میل و قوای جنسی او کاهش یافته یا این‌که خیر، هنوز تمایل و نیاز به رابطه جنسی در او بالاست؟ در دوران یائسگی، مرد ممکن است به ازدواج دوم فکر کند. ممکن است عواطف و احساسات در رابطه زناشویی کم‌رنگ شود و پیامدهایی از دست می‌تواند به وجود بیاید.

مادرِِ شوهر خود نباشید

یکی از نکات کلیدی در موفقیت خانواده، اقتدار مرد در خانه است که اگر شکسته شود، آن خانواده دچار مشکلات متعددی خواهد شد. نکته‌ای که همواره یک زن در ارتباط با همسر خود باید مراقبت کند، از بین نبردن این اقتدار است. ازدواجی که در آن زن از نظر سنی بزرگ‌تر باشد، مستعد چنین مشکلی است. یعنی ممکن است زن احساس برتری کرده و به‌گونه‌ای با همسر خود رفتار کند که گویی او، مادر است و شوهرش در جایگاه فرزند اوست. ممکن است این رفتارها از سر دلسوزی باشد و یا به دلیل این باشد که آن زن از شوهر خود عاقلانه‌تر و سنجیده‌تر فکر می‌کند، اما اگر منتهی به از بین رفتن رابطه زن‌ و شوهری گردد و رابطه را به حالت مادر و فرزندی در بیاورد، تهدیدی جدی محسوب می‌شود. به طور کلی برای تعادل یک خانواده، نباید جایگاه مرد و زن در خانه عوض شود.

تنها زندگی کردن

مسئله دیگر این است که از آنجا که زن‌ها بهتر از مردها می‌توانند با زندگی تنها و بدون همسر کنار بیایند، اما این مسئله برای یک مرد تقریباً غیرممکن است، وقتی سن مرد از همسر خود بیشتر است، روبه‌رو شدن با مرگ برای او زودتر رقم می‌خورد. اما اگر برعکس باشد، مرگ زن زودتر رقم خواهند خورد و مرد باید سال‌های آخر عمر خود را به تنهایی بگذراند و تحمل این تنهایی برای آقایان سخت‌تر از خانم‌هاست.

مقایسه ممنوع

به‌طورکلی مقایسه در زندگی مشترک امری مخرب و ممنوع است اما در چنین ازدواجی بیشتر به ذهن انسان می‌آید. یک قاعده کلی وجود دارد و آن این است که در مقایسه همسرمان با دیگران، همواره باید بدانیم که در این مقایسه، بازنده همسر خودمان است. چراکه همیشه دست بالای دست بسیار است و هیچ انسانی کامل نیست. بنابراین احتمال مقایسه چیزهایی که به دلیل این اختلاف سنی در چنین ازدواجی پدید آمده با زندگی دیگرانی که این مشکلات در زندگی آن‌ها وجود ندارد بسیار بالاست.

اگر می‌خواهیم تن به ازدواجی بدهیم که در آن سن زن بیشتر از سن مرد است، از ابتدا باید این نکته را در نظر بگیریم که در طول زندگی با دیدن سایر افراد، ذهن ما به سمت مقایسه پیش خواهد رفت و این مسئله ممکن است بارها تکرار شود. بنابراین باید این ویژگی را در خود بررسی کنیم که آیا می‌توانیم جلوی خود را گرفته و همسر خود را مقایسه نکنیم یا این‌که خیر؟ شاید در ابتدا ساده به نظر برسد اما ممکن است در طول زندگی نتوانیم بر این اتفاق غلبه کنیم. بنابراین این مورد نیز از دیگر مواردی است که باید به آن فکر کنیم.

نکات فوق در هر ازدواجی اهمیت دارد و باید مدنظر قرار بگیرد. اما در ازدواجی که در آن زن بزرگ‌تر از مرد است، این مسائل بیشتر نمود خواهند داشت. کسانی که تصمیم به انجام چنین ازدواجی دارند، باید پیش از ازدواج به تمامی این مسائل فکر کنند و ببینند آیا می‌توانند با این مسائل کنار بیایند و آن‌ها را مدیریت کنند یا خیر. اگر توانایی مدیریت این مشکلات را دارند - البته در صورتی که اختلاف سنی بسیار زیاد نباشد - اشکالی ندارد که چنین تصمیمی بگیرند. در غیر این صورت بهتر است از چنین اقدامی پرهیز کنند. قدری تأخیر در تشکیل خانواده از ازدواج اشتباه بهتر است، چراکه پیامدهای آن تا پایان عمر با ما همراه خواهد بود.

                                                                                                 

نویسنده مطلب
مشاور شما: محمد بحرینیمحمد بحرینی
مطالبی دیگر از این مشاور