گاهی با کودکانی برخورد می کنیم که به جای بازی با اسباب بازی های خودشان با وسایل بزرگترها سرگرم می شوند . این مساله علل متفاوتی دارد که به برخی از آنان اشاره میکنیم .
*از علل این رفتار می تواند دلزدگی کودک از اسباب بازی هایش باشد . گاهی با والدینی مواجه هستیم که در خرید اسباب بای زیاده روی کرده و همین مساله باعث می شود کودک از اسباب بازی اشباع شده و دیگر از بازی با آنها احساس لذت نکند ؛ پس اگرشما هم جزء چنین والدینی هستیدیک بازنگری در رفتار خود داشته باشید .
گاهی وقت ها لازم است اسباب بازی هایی را که کودک دارد تقسیم بندی کرده و تعدادی را در اختیار او قرار داده و بخشی را نزد خود نگه دارید .
حبس و نگهداری اسباب بازی های قدیمی که مدتی در اختیار کودک بوده است می تواند جذابیت اولیه را به او برگرداند .
علت دیگر بی توجهی به اسباب بازی می تواند این باشد که اسباب بازی خوب و جالب است ، اما بازی با آن در توان کودک نیست . یعنی با سن کودک تناسب ندارد و ممکن است کودک هنگام بازی با آنها نیاز به راهنمایی بزرگترها داشته باشد . پس ما می تانیم گاهی بر بازی آنها نظارت داشته باشیم تا هنگام نیاز به کمکشان برویم و دلیل دیگر بازی کردن با وسایل منزل ( مثل رادیو ، تلویزیون و وسایل آشپزخانه ) افزون بر بی رغبتی اش به اسباب بازی ها ، ممکن است نهی بیش از حد والدین در دست زدن به اینگونه وسایل باشد .
یادمان باشد انسان ها برآنچه که منع می شوند بیشتر حریص خواهند بود ، پس اگر بازی با این وسایل ، ضرر جدی برای فرزندان ندارد ، اجازه دهید در حضور و با نظارت خودتان کنجکاوی هایش ارضا شود و با این وسایل بازی کند .
علامت اصلی افسردگی احساس غمگینی مداوم و عدم احساس علاقه به اموراتی که قبلا برایش لذت بخش بود می باشد. در صورتی که این علایم و البته چند علامت دیگر از جمله احساس خستگی و کاهش انرژی، کاهش یا افزایش اشتها و خواب، بیقراری، تحریک پذیری، کاهش قدرت تصمیم گیری ، احساس نا امیدی و پوچی و بی ارزشی، احساس گناه و افکار خودکشی و آسیب به خود، به مدت حد اقل دو هفته وجود داشته باشد احتمالا فرد دچار افسردگی اساسی شده است.
با فردی که به او اعتماد دارید درباره احساسات خودتان حرف بزنید.
دنبال درمان افسردگی خود باشید. مراجعه به روانپزشک و روانشناس بالینی قدم اول شروع درمان است.
کارهایی را انجام بدهید که قبلا از آنها لذت میبردید.
ارتباطات اجتماعی خود را قطع نکنید. با دوستان و اعضای خانواده خود در تماس باشید و رفت و آمد خود را افزایش دهید.
سعی کنید هر چند به مدت کوتاه به صورت منظم و مداوم ورزش یا پیاده روی کنید.
مصرف مواد مخدر، الکل و داروهای غیر مجاز موجب تشدید افسردگی و ایجاد سایر مشکلات خواهد شد.
فرد افسرده ممکن است افکار خودکشی یا آسیب به خود داشته باشد که در این صورت قبل از انجام هرکاری به متخصص مراجعه کنید و اطرافیان خود را مطلع کنید.
تلاش کنید نسبت به افکار منفی خود آگاهی پیدا کرده و آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید.
#بیش_فعالی
▫️ نشانههای عمومی دانش آموزان بیش فعال هنگام آموزش :
عدم اتمام تکالیف و وظایف
بیتوجهی به سخنان و تدریس معلم
حواسپرتی
عدم تمرکز طولانی
خستگی زودرس در کارها
حوصله دانش آموزان بیش فعال زود سر میرود
تغییر در فعالیتهای مورد علاقه
قطع مکرر سخنان معلم و والدین
عدم رعایت نوبت در کلاس
دویدن دائم و راه رفتنهای بیاجازه در کلاس
بالا رفتن از ارتفاعات و کارهای خطرناک در مدرسه
برچسب نزنید اما در صورت مشاهده علائم فوق و دریافت شکایت مکرر در زمینه های ذکر شده ، کمک تخصصی دریافت کنید .
افکار مثبت و خوب، احساسات خوشایند و لذت بخش را به همراه دارند. و این باعث میشود انسان از شر آشفتگی های ذهنی و روانی خلاص شده، آرامش و حال خوب را تجربه کند. وقتی انسان آرامش داشته باشد، علاوه بر این که سلامت روان او حفظ میشود؛ این امر به بهبود و حفظ سلامت جسمی و طولانی تر شدن عمرش هم کمک می کند. چنین فردی می تواند با رضایت از زندگی و حال و روز فعلیاش رو به جلو حرکت کند و هر روز موفق تر شود.
پس به جای افکار منفی (خدا به بقیه همه چی داده به من نداده، هر چی بلا و مشکل و مریضیه برای منه، بقیه خوشبختن ولی من نه و...) که ممکن است هر کدام از ما در زندگی روزمره خود با آن درگیر باشیم؛ افکار مثبت را جایگزین کرده و حق تعالی را به خاطر داشته ها و نعمت هایمان شکرگذار باشیم تا از زندگی به بهترین نحو ممکن لذت ببریم.
چرا یک مغز #مضطرب همیشه به بدترین اتفاقات فکر میکند؟
یکی از مسائل ریشهای در اختلال #اضطراب طرز #فکر "فاجعه انگارانه" است.
اگرچه اکثر این اتفاقات بدی که به آنها فکر میکنیم هرگز رخ نمیدهند، اما ذهن #مضطرب به صورت طبیعی خودش را درگیر آنها میکند.
علت اصلی طرز #فکر فاجعه انگارانه معمولاً این است که ما معتقدیم قادر نیستیم در صورت بروز مشکلات آنها را مدیریت کنیم. برای #اضطراب مهم نیست که احتمال به وقوع پیوستن #ترسهایی که داریم به شدت کم است. بلکه ما دچار این توهم میشویم که نگران بودن درباره نتیجه، باعث میشود ما برای آن آماده شویم.
مغز شما به طور خودکار سراغ این طرز فکر میرود: اگر "فلان اتفاق بد" رخ داد، چی؟؟؟ اما سعی کنید در این مواقع به صورت آگاهانه این چنین فکر کنید: اگر فلان "اتفاق خوب" رخ داد، چی؟؟
با این تمرین نه تنها اجازه نمیدهید #اضطراب شما نحوه تفکرتان را تغییر دهد، بلکه با این طرز فکر جدید، از شدت #اضطراب خود خواهید کاست.
اینکه به اتفاق خوب فکر میکنیم به این معنی نیست که حتماً آن اتفاق خوب رخ خواهد داد. بلکه هدف این است که با کنترل #اضطرابمان و قرار دادن خود در یک وضعیت مناسب ذهنی، بهتر بتوانیم نتیجه را مدیریت کنیم.
این یک تکنیک و ترفند است نه یک راه حل. راه حل مشکلاتی همچون اختلال #اضطراب جنبههای مختلفی دارد، بسته به شدت این اختلال ممکن است #روان درمانی، تمرینات ذهنی-بدنی و دارودرمانی مورد نیاز باشد.
برای اینکه بدونید #اضطراب دارید یا نه؟ شدت و میزان #اضطرابتون چقدر هست؟ و اینکه اضطرابتون مشکل ساز خواهد شد یا نه؟ می تونین از یک روانشناس کمک بگیرید.