انسان موجودی اجتماعی است و در بستر روابط و فرایند اجتماعی شدن منابع درون روان را که شامل عزت نفس ،تاب اوری،کنترل هیجان،استقامت ذهنی،کیفیت روابط بین فردی ،مثبت اندیشی،مدیریت استرس،خود پنداره مثبت،عزت نفس هست را رشد و ارتقا میدهد.
اگر قرار باشد محیط اجتماعی و تعاملاتش بواسطه ابراز نکردن احساسات محدود شود دچار تعارضات بین فردی ،زناشویی وفرزند پروری شده و سلامت روانش تهدید و عزت نفسش متزلزل میشود و مشکلات روانشناختی وسیع تری از جمله نشخوار فکری،افسردگی،پوچی، تنهایی،خشم و شرم حل نشده،مشکلات سایکوسوماتیک(روان تنی) و مشکلات جنسی میشود.
والدین ناآگاه آهنگ رشد کودک را نادیده گرفته و شایستگی وی را به رسمیت نمیشناسند و عامل خودابراز گری سالم را در اثر عزت نفس شکننده از کودک میگیرند ،چنین فردی در بزرگسالی قادر به بیان احساس و ابراز وجود خود نیست .
افراد بدلیل ترس از ابراز وجود ،عزت نفس متزلزل، خصومت و خشم حل نشده،شرم ،طرد شدن،انتقاد پذیری،کمال گرایی افراطی از بروز احساسات خود اجتناب میکنند.🌿
اغلب افرادی که اقدام به خودکشی میکنند، نشانههایی هم جهت و مرتبط با قصد خود آشکار میکنند که در صورت آگاهی افراد نزدیک از آنها و رفتار و واکنش مناسب،می توان کمک های شایان ذکری در جهت پيشگيری از خودکشی به افراد در معرض خطر کرد.
نشانه های هشداردهنده در دو گروه کلامی و غیرکلامی دستهبندی میشوند.
* نشانههای کلامیِ خودکشی عبارتاند از: صحبتکردن یا نوشتن دربارۀ مرگ یا مردن؛ نوشتن شعر یا داستان دربارۀ مرگ؛ صحبتکردن دربارۀ آشفتگی و پریشانی و رنجِ روانی شدید؛ ابراز ناامیدی از حل مشکلات؛ نوشتن وصیتنامه؛ صحبت دربارۀ خودکشی؛ خداحافظیهای بااحساسات و غیرمعمول؛ تهدیدکردن به خودکشی. هشداردهندههای کلامی گاهی بسیار آشکارند؛ مانند «مرگ را بسیار دوست دارم»، «من قصد دارم خودم را بکشم»،«کاش میشد با یک اتوبوس تصادف کنم» و گاهی نشانههای کلامی غیرآشکارند؛ مانند «من آرزو میکنم که بخوابم و از خواب بیدار نشوم»، «تا چند روز دیگر غصهخوردن تمام میشود»، «تا چند روز دیگر همه به آرامش میرسیم».
*نشانههای غیرکلامی خودکشی عبارتاند از: بخشیدن وسایل خود به دیگران؛سر و ساماندادن کارهای نیمهتمام؛ مرتبکردن امور شخصی؛ وکالتدادن در امور مهم به دیگران؛ اجتناب از دوستان و خویشاوندان و ارتباطات اجتماعی؛ تحریکپذیری؛ خشم و پرخاشگری شدید؛ آشفتگی و پریشانی شدید؛ رنج روانی شدید؛ تمایل به مرگ؛ تمرکز غیرمعمول بر مرگ یا مردن یا خشونت؛ ناامیدی در زمینۀ تغییرات مثبت آینده؛ احساس درماندگی؛ احساس بیارزشی؛ احساس شرم و نفرت از خود؛ احساس بارِ اضافیبودن؛ جستوجو دربارۀ روشهای خودکشی در اینترنت؛ تلاش برای خریدن برخی وسایل مرتبط، مانند سم و دارو؛ احساس آرامش ناگهانی پس از افسردگی شدید.
قوانین کلی در مورد ارتباط با خانواده همسر
نویسنده : نسیبه کمالی
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
خانواده همسر شما بخشی مهم از زندگی او هستند و همین قضیه باعث میشود بخش مهمی از زندگی شما نیز باشند. هیچکس ادعا نمیکند حفظ تعادل بین نیازهای خود و دیگران ساده است، مخصوصا نیازهای خود و یک خانواده، اما ایجاد هماهنگی در خانواده، هم شدنی است و هم واقعا ارزش تلاش را دارد. برقراری ارتباط و بازسازی ارتباطهای ازدسترفته کار نهچندانآسان اما ارزشمندی است، زیرا سرمایهگذاریِ امروزِ شما در طول زندگی مشترکتان باقی خواهد ماند. در این مقاله چند قانون کلی برای چگونگی نحوه ارتباط با خانواده همسر ارائه میگردد.

تحقیقات نشان می دهد که مشکلات روانشناختی و شخصیتی و نداشتن مهارت در زمینه های ارتباطی و همچنین عدم کنترل و مدیریت هیجانات،از مهمترین عوامل خودکشی و افکار خودکشی است.این موارد به شرح زیر است:
۱-بیماری روانشناختی:مهمترین بیماریهای روانشناختی مرتبط با افکار خودکشی عبارتند از: افسردگی(بیشترین فراوانی)، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی که این بیماری های روانشناختی فرد را دچار رنج روانی و پریشانی میکند و به مرور زمینه ساز افکار خودکشی است.
۲-مشکلات شناختی که شامل ناتوانی در حل مسأله، فقدان هوش و استعداد کافی، دید تونلی و تحریفهای شناختی است.
۳-مشکلاتی هیجانی: مهمترین مشکلات هیجانی عبارتند از: ناتوانی در تحمل آشفتگی و پریشانی، تابآوری پایین، ناتوانی در تنظیم هیجان، حساسیّت هیجانی بالا، انعطافپذیری پایین و نوسان خلقی شدید، احساس ناتوانی، احساس تنهایی، احساس بیارزشی، احساس ناامیدی.
۴-مشکلات رفتاری: مهمترین مشکلات رفتاری تکانشگری،خشم و پرخاشگری است.
۵-نگرشها و طرحوارههای ناکارآمد: نگرشها و طرحوارههای ناکارآمد مانند احساس پوچی، هویت سردرگم، احساس بیارزشی، طرحواره طرد و رهاشدگی، سبک اسناد منفی و احساس عدم کنترل.
۶-مشکلات بین فردی: هوش هیجانی و مهارت ارتباط موثر فرد پایین است.
۷-تجربه تروما (PTSD)
۸-اعتیاد
۹-مشکلات در هویت و جهتگیری جنسی
۱۰-مشکلات سازگاری: فرد با شرایط جدیدی که برایش ایجاد شده است نمیتواند سازگار شود.
تجربه های آرامبخش
تحلیل روانشناختی نامه 31 نهج البلاغه
تالیف : مریم صمدی
اثرات خواندن نامه 31 در بعد اقتصادی خانواده
یکی از مسائل آسیب زننده به خانواده ها مقایسه سطح اقتصادی خود با خانواده هایی است که از نظر مادی در رفاه بالاتری قرار دارند که این نوع نگاه ریشه در پایین بودن عزت نفس افراد دارد وبرای افزایش آن لازم است تغییر نگرش صورت گیرد مطالعه مطالب ارزشمند این نامه باعث توجه افراد به مسئله یاد مرگ و ناپایداری دنیا می شود و توجه افراطی به مادیات در افراد کاهش پیدا میکند و به سمت قناعت تمایل پیدا میکنند . از بیانات مشارکت کنندگان در طرح مطالعاتی این نامه به این نتیجه رسیدیم که نقش توکل و امید به خدا و رحمت الهی در زندگی برای آنها پررنگ تر شده است و این امر به افزایش قدردانی نسبت به نعمت ها و در نتیجه افزایش رضایتمندی در زندگی خانوادگی آنها شده است و باعث کاهش اضطراب و افسردگی گردیده است . مسئله مهم دیگردر این رابطه این است که مطالعه و تدبّردر این نامه به تعادل در بخش اقتصادی خانواده ها کمک میکند ، مسئله انفاق و بخشش مالی و نیکی کردن در حق دیگران از روش های بسیار پسندیده واثرگذار در زندگی است که متضاد خودپسندی است ویکی از نیاز های اساسی انسان نیاز به روابط مثبت و انساندوستانه است . آموزه های بسیاری در این نامه وجود دارد که بر روی تغییر نگرش افراد و توجه به خانواده هایی که از نظر اقتصادی به کمک آنها نیاز دارند از جمله خویشاوندان ، دوستان و افراد جامعه اثر مثبت دارد .
منتخبی از کتاب : قسمت دوّم